شاید باورت نشود اما من این سالها با چشمهای
تو نگاه می کنم با دهان تو حرف می زنم با دستهای
نو موهایم را میبافم و با پاهایم خیابان ها را قدم میزنم
شاید باورت نشود اما من این روزها هر جایی که میروم
یک تو را در سینه ام حمل می کنم و باور نمی کنم اگر بگویی
صدای ضربان های دوست داشتنم هنوز به گوشت نرسیده است
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق ,
|